نقد رمان بگذار مادر بخوابد
نقد رمان بگذار مادر بخوابد : زندگی سراسر غم و غصه و درد و ناکامی یک خانواده
نقد رمان بگذار مادر بخوابد نوشته ی مهری رحمانیزندگی سراسر غم و غصه و درد و ناکامی یک خانواده بدون اینکه علت این همه بدبختی و راههای برون رفت از این باتلاق مشکلات بیان شود!
اصلاً نویسنده نوشته است که نوشته باشد. حال بد روحی بعد از خواندن این کتاب را نمیشود به این راحتی تبدیل به حال خوب کرد.
بیشتر بخوانیم۶: نقد رمان “من پیش از تو” را از دست
اگر از من بپرسند که دستاورد نیم قرن زیستن ات چیست خواهم گفت :
به تمامی زیستن در لحظه ... بی گذشته و بی آینده ! زیستنی سراسر لذت !
شیره ی وجودی زندگی را از پستان روزگار مکیدن !
و چه لذت مشترکی . همچون کودکی که به سینه ی مادر چسبیده و با ولع عصاره ی عشق مادر را به درون می کشد و مادر ...
مادر از این مصرف شدن لذت می برد ...
روح وحشی
+لحظه ها تنها المان های واقعی زمان هستند و باقی فریب ذهن .
++همین ؛ این لحظه ؛ امروز . این همان چیزیست که میخواهم !
بگذار در همین ل
بگذار این بار بنویسم، بگذار جور دیگر بنویسم، بگذار تمام، نه بخشی از این ذهن آشفته را بیرون بریزم.
بگذار عمری تنها حرف زدن و تنها شنونده بودن را دور بریزم.
بگذار این بار از خودم و برای خودم بنویسم.
بگذار این بار در تحسین این من بنویسم
بگذار تا این ذهن نوشته ها حک شوند تا این من کمی سبک شود.
ادامه مطلب
(وقتی چترت خداست)بگذار ابر سرنوشت هر چقدر میخواهد ببارد (وقتی دلت با خداست)بگذار هر کس میخواهد دلت را بشکند (وقتی توکلت با خداست)بگذار هر چقدر میخواهند با تو بی انصافی کنند (وقتی امیدت با خداست)بگذار هر چقدر میخواهند نا امیدت کنند (وقتی یارت خداست)بگذار هر چقدر میخواهند نا رفیق شوند (همیشه با خدا بمان )چتر پروردگار، بزرگترین چتر دنیاستچتر خدا بالای سر زندگیتون دوستان مهربانم
ممنون که مطالب رو دنبال میکنید و نظ
بیا این اللهم انی وقفت ها را کنار بگذاریم
بیا این التقی و النقی گفتن ها را کنار بگذاریم
بیا این یا سیدنا و مولاناها را فراموش کنیم
بگذار جایش بساط عاشقی پهن کنیم
بگذار فریاد بزنم و بگویم که چقدر عاشقت هستم
که بگویم عشقت رخنه کرده درتمام روحم
درتک تک سلول هایم
در بند بند وجودم
در این دل خانه خراب که یک پایش باب الجواد گیر کرده و یک پاپش باب القبله حرم ارباب
بگذار بازی کلمات را فراموش کنم
بگذار ارام حرف بزنم
بگذار آرام گریه کنم
بگذار بگویم که
#همسفر_ابرها
خودت را رهابگذار بدود میان گیسوانت نسیمدره هافریاد اسم زیبای تو میان مخمل صخره هایندای جدا مانده از سالهای سبزه و گلخودت را رهافانوسی باش در رهگذار بیدریغ اردیبهشتپای بگذار بر این شهر خموشبگذر از بن بست تنهاییبخند و باز هم بخندکه از آستین تو باید خورشید را دید!
بی خیال هر آنچه می آید و می رودبازونت را بسپار به خیال یک درخت توتذهنت را پر از یاس های زرد شادشالت را بسپار به کبوتران قصهکنار یک صخره دمی آرام بگیربا خودت بردار،طعم
اصلا گور پدر هر چه خیر و مصلحت و آینده است!
وقتی دو نفر میخواهند به هم برسند، بگذار برسند!
تهش این است که میفهمند نمیشود و جدا میشوند دیگر. غیر از این است؟
به ما چه که انتهای این راه بنبست است!
به ما چه که آن دو از زمین تا آسمان فرق دارند!
تا بوده همین بوده! آدمی تا خودش تجربه نکند، درس نمیگیرد.
وقتی با گذشت چند سال و با وجود ازدواج، هنوز بگویند: «نگذاشتند که ما به هم برسیم»
وقتی هر چه بگویی و دلیل بیاوری به خرجشان نرود که نرود؛
بگذار به سنگ بخورد
خودت را در من جا بگذار
حدس می زنم
که خواهی گریخت
التماس نمیکنم
از پیات نمیدوم
اما صدایت را در من جا بگذار.
میدانم که از من دل میکنی
راهت را نمیبندم
اما عطر موهایت را در من جا بگذار.
میدانم که از من جدا خواهی شد
خیلی ویران نمیشوم
از پا نمیافتم
اما رنگت را در من جا بگذار.
احساس میکنم
تباه خواهی شد
و من خیلی غمگین میشوم
اما گرمایت را در من جا بگذار.
فر
دریای شوکتی که به دنیای باور استاز منتهای عشق مصفای مادر استآن عطر بی بدیل که بر تارک گل استیک قطره از حضور مطلای مادر استدر واژگان کلام محبت شنیده ایاین نام زیب زیور زیبای مادر استآن در عصمتی که به عالم نشانه استاز غمزه ی نگاه وتمنای مادر استعشقی که جملگان به پناهش قدم زننداز سایه سار مقدم زیبای مادر استآن جنتی که جمله زنامش قلم زننددر زیر گام ها وقدم های مادر استناظم به قصد حرمت مادر بگو به بانگآری بهشت زیر قدم های مادر است
و من آن عاشق نانوشته ی تاریخم...
از اتاقم عطر یاس می آید...
بهشت من...طلا در طلا...نور در نور...
فردوس برینم...اوج تمنای وجودم...خنکای دلم...
بیا دست هایت را به من بده...بگذار به تلافی همه ی دنیا به کام ما نگشتن ها،دور هم بگردیم...
بیا همه ی این خاکستری ها را دور بریزیم...بیا لحظه ای فقط من و تو باشیم...فارغ از دغدغه های رنگارنگمان...
بگذار دنیا فقط دو روز برای ما باشد...فقط دو روز...
خورشید آرزوبگـذار سـر به سینـه من تا که بشنـویآهنگ اشتیـاق دلی دردمنـد راشاید که بیش از این نپسندی به کار عشقآزار این رمیـده¬ سر در کمند را
بگذار سر به سینه من تا بگویمـتاندوه چیسـت؟ عشق کدامسـت؟ غم کجاسـت؟بگذار تا بگویمـت این مرغ خستـه جانعمـری است در هوای تو از آشیان جداست
دلتنگم آنچنـان که اگر بینمـت به کامخواهـم که جاودانه بنالـم به دامنتشاید که جاودانه بمـانی کنار منای نازنین که هیچ وفا نیست با مَنَت
تو آسمان آبیِ آرام و روشنیمن چون
بر کدام جنازه زار میزند .بر کدام جنازه زار میزند این ساز ؟بر کدام مردهی پنهان میگرید ؛ این ساز بیزمان ؟در کدام غار بر کدام تاریخ میموید این سیم و زهاین پنجهی نادان ؟بگذار برخیزد مردم بیلبخندبگذار برخیزد !زاری در باغچه بس تلخ استزاری بر چشمهی صافیزاری بر لقاح شکوفه بس تلخ استزاری بر شراع بلند نسیمزاری بر سپیدار سبز بالا بس تلخ است .بر برکهی لاجوردین ماهی و باد چه میکند این مدیحهگوی تباهی ؟مطرب گورخانه به شهر اندر چه
♦️شعری بسیار زیبا (#صلح)
تفنگت را زمین بگذار
که من بیزارم از دیدار این خونبارِ ناهنجار
تفنگِ دست تو یعنی زبان آتش و آهن
من اما پیش این اهریمنی ابزار بنیانکن
ندارم جز زبانِ دل، دلی لبریزِ مهر تو
تو ای با دوستی دشمن.
زبان آتش و آهن
زبان خشم و خونریزی ست
زبان قهر چنگیزی ست
بیا، بنشین، بگو، بشنو سخن، شاید
فروغ آدمیت راه در قلب تو بگشاید.
برادر گر که می خوانی مرا، بنشین برادروار
تفنگت را زمین بگذار
تفنگت را زمین بگذار تا از جسم تو
این دیو انسان
گاهی دلم پر می کشد ، تا بام مادر عائشه(رض)تا بشنود از قدسیان ، پیغام مادر عائشه(رض)محبوبه ای خیرالوراء ، تسکین درد مصطفی(ص)آرامش پیغمبر(ص) از ، آرامش مادر عائشه(رض)تدوین بشد از مادرم ، فقهی که از احمد شنیدصدها روایت نقل و شد ، از کام مادر عائشه(رض)هرکس که دارد در دلش ایمان به الله و رسول ، حرمت کند باید که او مقام مادر عائشه(رض)طعنه به پاکان می زند خفاش تاریکی شب ، تا کور و می گردد ز نور تام مادر عائشه(رض)طبق گواهی خدا ، ایشان بری از توهمت استاز آنچ
اهالی بیابان بابقلی را همانجور که بود پذیرفته بودند و با او داد و ستد داشتند . نیازی دوسویه وامیداشتشان که در نیک و بد یکدیگر سازشی کجدار و مریز داشته باشند . بیشتر مردمِ ما دروغهای آشکار یکدیگر را میبینند و در پوششی از لبخند (دروغی دیگر) از نگاه هم پنهان میدارند . کردارِ حسابشده و اگر بشود گفت خردمندانهشان در داد و ستدها مایهای از دروغ دارد که در لابلای عواطف و احساسات گذرا لاپوشانی میشود . گویی نیازهای معیشتی نیازهای دوسویه ر
آباد عالم ما، از یک دعای مادر،
صد سد ره شکسته از یک صدای مادر.
شیر سفید او شد شعر سفید شاعر،
بالا نبوده شعری از الّه های مادر.
گر بخت خود بیابیم در عالم حوادث،
در عالم دل ما خالی است جای مادر.
غرق گنه شود دهر از آب دیده او،
اشکی اگر بریزد از دید ه های مادر.
خوشبخت عالمستیم از هر کلام نیکش.
حرف خوشی نیابیم اندر بهای مادر.
راضی از این جهان و راضی ز خویش باشیم،
راضی ز ما خدا هم، باشد دعای مادر.
جنّات نقد آدم باشد کنار مادر،
جنّات هر دو عالم در پیش پای
#داستان_کوتاهمادر نابینا کنار تخت پسرش در شفاخانه نشسته بود و میگریست ...فرشته ی فرود آمد و رو به طرف مادر گفت: ای مادر من از جانب خدا آمده ام. رحمت خدا بر آن است که فقط یکی از آرزو های ترا برآورده سازد، بگو از خدا چه میخواهـی؟مادر رو به فرشته کرد و گفت: از خدا میخواهم تا پسرم را شِفا دهد. فرشته گفت: پشیمان نمیشوی؟ مادر پاسخ داد: نه!فرشته گفت: اینک پسرت شِفا
ادامه مطلب
هوا که خنک میشود، ترس این را دارم که پرنده ها از بس خودشان را باد کرده اند، بترکند. میترسم که نگاهم به یک جا خشک شود و با بهار سال دیگر آب بشوم. میترسم خونم یخ بزند و در رگهایم متوقف شود. من در خودم دیده ام که قلبم در خودش مچاله شود و خودش را در آغوش بگیرد. دستش را جلوی دهانش بگیرد و «ها» کند. بعد هم گلیم مندرس همیشگی اش را دور خودش بپیچد و پشتش را به دنیا کند و بخوابد. آرام بخوابد. و تا بهار سال دیگر برف های زمستان امسال روی جنازه اش بماند.
+اصلا
بگذار رفتنی ها بروند و ماندنی ها بمانند .
تو لبخندت را بزن ، انگار نه انگار ...
حالِ خوبِ خودت را به هیچ اتفاق و شرایط و شخصی گره نزن !
بی واسطه خوب باش ، بی واسطه شادی کن و بی واسطه بخند ...
شک نکن ؛
تو که خوب باشی ؛ همه چیز خوب می شود ،
خوب تر از چیزی که فکرش را می کنی ...
نرگس صرافیان طوفان
مشاهده مطلب در کانال
تاریکی توهم فراموشیست، گنگی و گیجی قرصهای خوابآور. خاطرهای محو و کدر در سرگیجهها تکرار میشود. پس میزنیم، مست میکنیم، خاک میپاشیم تا از یاد ببریم اما تصویر نیمهای در پس ذهن نشسته و از خاطر نمیرود. قلم را روی کاغذ میلرزانیم اما کلمه نمیشود. میخواهیم بگوییمش و بیرون بریزیم اما از زبان الکن ما فقط داد و ضجههای لالوار بیرون میزند. نه فراموشش کردهایم، نه دیگر یادمان میآید که چیست. تاریکی ترس ندارد. بیقرار نباید بش
بگذار سربسته بماند معنی عشق
دلتنگ مشو
که دلت هم بیگانه شده..
بگذار راز بماند رازی که هیچکس یادش نیست..
حلول کند
به جانت
آهسته آهسته
،بماند..
..
عشق نثار قلب نشده بود
بلکه،
قلب
و جان
نثارِ طبعش
شُده بود
دلتنگی ات
را جا گذاشته ام
در قلبی که..
عشق در آن مزاحمِ
هیچکس نشود..
من مانده ام
و تنی که ثانیه به ثانیه میلرزد
از
صِدای قلبی
که
درون
صندوق شش قُفلِ سینه،
پنهان ست
..
تو خوب مدارا میکنی
با قلبت
جوری که باور میکنم
من عشق را خیالاتی شده ام..
دل
چیست!؟
تنها عشقی که تاریخ انقضا نداره مادر است
مادر یعنی تمام دلخوشی یک انسان
مادر یعنی بهونه زندگی کردن
مادر یعنی تمام امید و آرزوی یک انسان
کاش در این قطار زندگی که بلیط برگشتی هم نداریم مادرمان همیشه در کنارمان باشد تا برای دردهایمان آرامشی باشد
با عشق چرا در قفسم شاد نباشمبگذار در این مزرعه آزاد نباشم
بگذار زمستان بوزد از نفس مناندازهی یک باغچه آباد نباشم
بگذار نخوانند مرا مردم این شهرشعری که به هر قافیه تن داد نباشم
مانند گلی گوشهی این باغ بپوسمچون قاصدکی منتظر باد نباشم
ای خاک مرا خوار کن ای برگ بپوشانتا اینهمه در معرض بیداد نباشم
من در قفس پاک تو زندانیام ای عشقبگذار که آلوده و آزاد نباشم
انشا درمورد مادر با مقدمه بدنه و نتیجه انشا در مورد مادر با مقدمه بدنه نتیجه انشا درباره مادر کلاس هفتم انشا مادر ابتدایی انشا عادی درمورد مادر انشا در مورد مادر پایه هفتم مقدمه در مورد مادر انشا در مورد مادر به زبان ساده
ادامه مطلب
بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح
بگذار تا بنوشمت ای چشمه شراب
بیمار خنده های توام بیشتر بخند
خورشید آرزوی منی گرم تر بتاب
"دیوار اشعار" هر روز یک شعر از من و یکی یک شعر در همین موضوع هم از خواننده ها این طوری کلی شعر و کلی درس زندگی یاد میگیریم.
خیلی ممنون که سعی میکنید این دیوار اشعار را تمیز نگه دارید و چیزی رو ش نمی نویسید ولی لطفا روش بنویسید این طوری خیلی قشنگ تره.
موضوعی بخوانید ...
آخ مادر، مادر، چگونه توانستی این همه رنج را تاب بیاوری و دیوانه نشوی؟ چگونه صدای شکستن استخوانهایت را شنیدی و دم برنیاوردی؟ چگونه پسرِ شیرخواره بر دوش به دیدار مردت رفتی که آنسوی میلهها از درد شلاقهای شب، مینالید؟ چگونه لب به شکوه نگشودی؟ چگونه روزگار، زخم بر زخمت افزود و تو تاب آوردی؟ چگونه آخر؟ چگونه آن همه زخم ِ زبان و توهین را نادیده انگاشتی و انگار نه انگار برخاستی و روز از نو ادامه دادی این زندگی را؟ چگونه به این انباشت انبوه
دراز کشیده بودم گوشهای و آهسته گریه میکردم.. نیمه مست. نیمه هشیار. غمی بزرگ از آنچه قابل گفتن نیست، به خود پیچیده و سوگوارانه. نیمه تاریک، نیمه روشن. لپ تاپ روشن بود. کنارم نشست. رو کرد سمتِ سین و گفت نوا، مرکب خوانی را بیاورد. آورد. پِلِی شد. گفت که بذارَدَش روی دقیقهی هشت. گذاشت.. و خواند..
"بگذار تا مقابلِ رویِ تو بگذریم..
دزدیده در شمایلِ خوبِ تو، بنگریم..."
نقد رمان بگذار آمین دعایت باشم: بیان زشتی ها در قالب رمانی عاشقانه
نقد رمان اینترنتی بگذار آمین دعایت باشم نوشته ی شازده کوچولودختری بنام آمین که ازجانب پدر، مادر و مرد صیغه ای اش مورد ظلم قرار می گیرد. در داستان همه ی شخصیت ها پولدارند و مغرور…همه دنبال هوس و پول هستند ؛دوست دارند کلاه سر اطرافیان بگذارند؛و این ها شریکان تجاری اقوامند.یعنی هر کسی دارد زیر پای قوم و خویش خود را خالی می کند.
سراسر رمان پر است که هوس بازی مردان و
حرف زیاد هست و گله ها و دردها و اشک ها و سوزِ دل ها و آه که در سینه نهفته اما بی هیچ کدومشون و بی هیچ مقدمه ای میدونم هرچند که رهگذری هستی و شاید به تصادف پنجره ی کلبه ی مجازآبادی من به روت باز شده اما تمنا دارم برای خوب شدن حال یک مادر دعا کن.+مادر تکه سهم زمینی فرزند آدم است از خدا.
گاهی آنقدر اینه به در ودیوار خود میزند تا بیابد نشانه ای از نوری که در آن طفل را دریابد و از احوالش باخبر شود
اما حتی باخبری گاهی هزاران بار سنگین تر از بی خبری است
آرامشی که نمیداند در زیر این ارامش صبح گاهی دریا چه میگذرد ...
آیا واقعا دریا ارام است
و یا شاید آماده میشود برای طوفان دیگری
آنجاست که آینه دست به آسمان بلند میکند و میخواهد از خالق مهربان هستی که آرامش را لایه لایه عمیق تر کند و در اعماق آن دریا بگستراند
به همان سخن که
برای آرامش دل
مادر... همو که بار ها گفتیم از او و بار ها قلم زدیم از او؛ اما هیچگاه نتوانستیم کنه وجود او را درک کنیم؛ همانند کودکی که دستش به بالای طاقچه نمی رسد. مادر نه فرشته است، نه پری و نه انسان؛ مادر، مادر است؛ همو که خدایش آفرید تا فردوس برین را به پایش بریزد.
مادر، فانوس فروزان آویزان بر دیوار خانه است؛ می سوزد و می سازد برای ما؛ اما به چشم نمی آید. تا هست، بودنش برای کسی تفسیر نمی شود. برای فهمیدن روشنایی و گرمای حاصل از سوختن مادر
یک قابلمه بردار، تا نیمه آب بریز. ته ماندهی قرمه سبزی ظهر را تویش خالی کن و روی شعله ملایم بگذار. حالْ کاکتوس را از ریشه دربیاور، خاکش را توی قابلمه بتکان و نگینی خرد کن. جوراب های بوگندوی صمد را هم ساطوری و اضافه کن؛ بگذار خوب چرکش قوام بیاید. نمک و پودر سیر به میزان لازم. در این مرحله باید قسمتی از موهای چربت را بچینی و توی قابلمه بریزی. یک سوزن توی انگشت سبابهات فرو کن و اجازه بده یک قطره از آن مایع سرخ رها شود. شعله را کمتر کن، ملاغه را برد
گناه
گفتمش:یقه باز کن به پنجره چشمانمبگذار سخن بگوید آسمان نگاهم با نگاهتبگذار بچینید دستانمشرمی از باغ های بلوغ عشق را.
بهار آمده!به باد سپرده باغ شکوفه هایش راجامه تن را داده به آفتابصدای تندر از دورها می داد خبر از بارانی سختبرای میوه شدنباید برهنه می شد باغ!
دلم گرفته است/گفتمش زیر باران،گفت:برهنگی گناه است!
گفتمش:برهنگی جز در زیر باران گناه است!
#اشعار ۹۹ #اشعار_فروردین۹۹ #حجت_فرهنگدوست
این #کتاب سال ۷۶ چاپ شد و تمام اشعار #شعرای_ایرانی پیرامون #مادر را گردآوری کرده است. جز پنج اثر، هرچه #شعر پیرامون #مادر است نوعا اثر #شاعران_قرن_چهاردهم_هجری یعنی #قرن_معاصر است و از عصر #رودکی تا پایان قرن سیزدهم، تنها از #خاقانی_شروانی، #نظامی و #سعدی، شعری پیرامون #مادر خواهید خواند! و اگر از آن بزرگان هم این پنج اثر مشاهده نمی شد، یقین می بردم که #شاعران پیش از قرن معاصر، ابدا طعم مهر #مادر را نچشیده اند!___#مظاهر_مصفا :راستی مادر! از تو بهتر کیس
اگر از من بپرسند که دستاورد نیم قرن زیستن ات چیست خواهم گفت :
به تمامی زیستن در لحظه . بی گذشته و بی آینده ! زیستنی سراسر لذت !
شیره ی وجودی زندگی را از پستان روزگار مکیدن !
و چه لذت مشترکی . همچون کودکی که به سینه ی مادر چسبیده و با ولع عصاره ی عشق مادر را به درون می کشد و مادر ...
مادر از این مصرف شدن لذت می برد ...
روح وحشی
+لحظه ها تنها المان های واقعی زمان هستند و باقی فریب ذهن .
بگذار مسئله را گر چه تلخ، ولی واقعی، برایت روشن کنم. در این دنیا احتمال اینکه تو فقط با ازدواج با خانم ایکس یا آقای ایکس خوشبخت شوی و با هیچ کس دیگر خوشبخت نشوی چیزی در حدود یک تقسیم بر هفتصد میلیونه. تازه از اینها بگذریم، تو قسم جلاله میخوری که حتما با ایشان خوشبخت میشوی؟!
اصلا یک سوال! من الان من هستم و تو الان من. تو فکر میکنی چون من به او نمیرسم دارم برایت صغرا و کبرا میآورم؟ یقیناً اشتباه میکنی. تو الان در این موقعیت بحث توانا
#مادر
مادر، اسوه ی تکرار نشدنی تاریخ بشریت که مانندش، بی مانند است!
مادر، مبهم ترین واژه ی هستی است. واژه ای که عالمیان از یافتن معنی آن عاجز شدند، زیرا که واژه ها برای توصیفش نا چیز بودند!
او اسطوره ایی بود که هیچگاه شرح کامل فدا کاری هایش ثبت نگردید و صرفا خاطره شد…
ادامه مطلب
یَا مُونِسَ اَلْمُسْتَوْحِشِینَ
او را روی پایم گذاشته ام تا بخوابد. دارم برایش قرآن می خوانم. آیت الکرسی (یا به قول خودش وقتی کوچک بود : آیت الپرسی! ما هم توی دهانمان افتاده بود. بعد ها خودش غلطمان رامی گرفت. می گفت بابا چرا غلط می گی؟ آیت الپرسی نه که، آیت الکرسی! می گفتم خودت بچه بودی می گفتی آیت الپرسی! اما زیر بار نمی رود و تا درستش را نمی گفتیم رها نمی کندمان). ناگهان و بدون هیچ مقدمه ای شروع کرد به گریه کردن.
با گریه می گوید : "بابا! یه چیزی می
اگر چه اشک گرمی ارمغان آورده ام مادرنسیم سردم و بوی خزان آورده ام مادرنیاید کس به استقبال من زیرا که می سوزدز هرُم شعله ای کز سوز جان آورده ام مادربه این بی دست و پایی بی پر و بالی نمی دانمچه باعث شد که رو در آشیان آورده ام مادراگر من زنده برگشتم ز صحرای شهادت هاز صدها مرگ تدریجی نشان آورده ام مادررهانیدم ز طوفان ستم ها کاروانی راکه اینک بی برادر کاروان آورده ام مادرحسینت را نیاوردم من و از داغ جانسوزشدل خونین و چشم خون فشان آورده ام مادرب
بیسکویت مادر قدیمیترین بیسکویت تولیدشده در ایران است که از سال ۱۳۳۷ توسط شرکت ویتانا تولید میشود. بر روی بستههای این بیسکویت تصویر یک مادر به همراه نوزاد خود دیده میشود. شعار این بیسکویت برای سالها این بود:
مهر مادر، شیر مادر، بیسکویت مادر
باز می خواهم از تو بگویم و این تکرار کلمات نیست، عطش عشق هست که می تراود و از درونم می جوشد. نمی دانم، نشمرده ام، نخواهم شمرد. چند بار گفته ام؟ چند بار خواهم گفت؟ که دوستت دارم. بگذار حتی بچه گانه باشد اما بگویم: دوستت دارم. بگذار عادی باشد نه شاعرانه اما بگویم: دوستت دارم. جز خدا چه کسی می داند، بعد از مرگم نگویم؟ دوستت دارم.باران می باربد و من در انتظارم تا اذان بگویند. آنگاه جا نمازم را بر می دارم و به حیاط پشتی می روم و در زیر درخت نارنج با گنجش
در ایامی نه چندان پیش از این تر سه خواهر بودی اندر شهر دختر
دو خواهر از یکی دیگر بزرگتر یکی کوچکتر از آن هر دو خواهر
پدر بر هر سه عاشق تر ز مجنون به عشق دختر کوچک که برتر
ز عشق بیش او بر دخت کوچک دو خواهر دوست تر میداشت مادر
پدر چون رخت از این دنیا بدر کرد حکومت گشت اندر دست مادر
ز ثروت آن دو خواهر را فزون داد نصیب دختر کوچک که کمتر
چو آن دختر برفت از پیش مادر به شوهر خار شد زآن کار مادر
تمام عمر با ای
بگذار هر چه نمی خواهیم، بگویند
باران که بیاید
از دست چترها... کاری بر نمی آید
ما اتفاقی هستیم که افتاده ایم
#نصرت_رحمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✦ @Parsa_Night_narrator ✦
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
[عکس 534×800]
مشاهده مطلب در کانال
روز مادر...
امسال دومین سالی که به معنای واقعی مامان شدم.
خدایا خیلی ازت ممنونم که منو به بالاترین درجه مقام یک زن رسوندی.
مادر بودن یعنی همه چیز...
وقتی مادر میشی تازه معنای اصلی خیلی چیزها رو می فهمی، دیدت و دریچه نگاهت به دنیا عوض میشه و اون وقت دنیارو خیلی قشنگتر می بینی و قشنگتر می خواهی.
الهی شکر.
ادامه مطلب
حلقه بازوهایت را از دور گردنم بردار...گناهانت را هم!
نمیخواهم دوباره داستان آن سیب لعنتی را تکرار کنی...و معرکه بگیری که وسوسه من بود دلیل این هبوط...
بس است...
حوا صدایم نزن...
من لیلی ام...
لیلی دور ...
لیلی ناتمام مانده...
..همان که آنقدر ها به دل نمی نشست...همان که هرکس اورا میدید میگفت جمع کن بساطت را با این عاشق شدنت...
اصلا نه ...
من لیلی نیستم...
چه لیلی باشم چه حوا...یا گناهت ...یا خونت ...آویز گردنم میشود...
بگذار دلم را از محاصره دستانت دربیارم...
من ...م
تحقیق کردم دیدم هیچ روزی به اسم روز مادر بزرگ نداریم. فک کردم وووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو
وووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو
به این نتیجه رسیدم که 18 مرداد یا 9 اگوست رو به عنوان روز مادر بزرگ نام گذاری کنم.
همتون موظفید پست بذارید و تبریک ب
گاهی دست خودت را بگیر و به خرید برو!
برای آخر هفته ات برنامه ی سینما و تئاتر بچین!
خودت را به نوشیدن یک قهوه در کافه ای که دوست داری دعوت کن!
چشمانت را ببند و برای خودت یک موزیک آرام بگذار!
بیخیال ماشین و اتوبوس و مترو، مسیر تکراری هر روز را قدم بزن!
کتابی که دوست داری را به خودت هدیه کن!
برای گلدان اتاق خوابت، گلهای خوشبو بگیر!
در دفترچه ی روزانه ات بنویس:
تو قرار است از لحظاتی که میگذرد لذت ببری!
خلاصه که به خودت، به علایقت احترام بگذار!
میدانی چی
علت فاسد شدن شیر مادر چیست ؟
شیر مادر یکی از بهترین غذاها برای کودکان است که خاصیت فراوانی در رشد فکری وجسمی کودک دارد . در دوران شیر دهی زنان باید رژیم غذایی مطلوب داشته باشند تا شیرشان از کیفیت بالایی بر خوردار شود اما برخی عوامل باعث می شوند تا شیر مادر فاسد شود با این عوامل آشنا شوید.
چه چیزهایی شیر مادر را فاسد می کند؟
یکی از بیشترین غصه های مادران بعد از زایمان این است که آیا شیر خوب و کافی برای تغذیه نوزادم دارم؟در این مطلب سعی کردیم
محبوب من بیا.بگذار در خرابه ها گام برداریم،زیرا برف ها ذوب شده اند.زندگی از خواب برخاسته است و در میان دره ها و تپه ها،پیچ و تاپ می خورد.با من بیا تا رد پای بهار را در دشت های دور ببینیم.بیا،بگذار تا نوک تپه ها بالا برویم و موجی از جلگه های هموار و سبز رنگ را در اطراف خویش شاهد باشیم،زیرا بهار جذابیتی را که شبهای زمستان مخفی کرده بود،آشکار ساخته است.
درخت های هلو و سیب،چون عروسی درشب مقدس،آراسته شده اند.ارکیده ها،دست از غنودن برداشته اند.شاخه
کسی نشسته توی من و دارد با تمام وجود زجه میزند. کسی نشسته قاه قاه میخنند، کسی دست میگذارد روی زشت عکس بچهگیاش که آن را نبیند، کسی مانتوی سبز مغز پستهای پوشیده که از دکمههاش متفنر است، کسی مانتوی زرد مخمل بیدکمه تن کرده، کسی نمیتواند حرف بزند، کسی فریاد میکشد و دستهاش را میبلعد، کسی خواهرش را در آغوش گرفته تئاتر میبیند، کسی میرقصد، کسی ادای اسفنج دریایی بودن را در میآورد، کسی تو را در آغوش گرفته میخوابد، کسی نمیخو
بعد از ملکه این دومین فیلمی است که از محمدعلی باشه اهنگر میدیدم. دوباره مثل ملکه شگفت زده شدم. جنگ هیچ چیز صحیحی ندارد. تمام منطق و معقولیتی که میشناسیم در روندها و پروتکل های مربوط به هرچیز جنگ، فلج میشوند، کار نمی کنند. این همان نگاهی است که سالینجر نیز به جنگ داشت و حالا در این جغرافیا، اهنگر هم سعی در روایت همان نگاه دارد.
حقیقت؟ کدام حقیقت؟
خاک؟ کدام خاک؟مصلحت؟ کدام مصلحت؟
گمنامی یک فیض است. پلاکت را دربیار، حقیقت را پیدا کن و چون سرو ز
بگذار هر ثانیه، حالِ تو خوب باشد....بگذار رفتنی ها بروند و ماندنی ها بمانند....تو لبخندت را بزن، انگار نه انگار...حالِ خوبِ خودت را...به هیچ اتفاق و شرایط و شخصی گره نزن!بی واسطه خوب باش،...بی واسطه شادی کن و بی واسطه بخند...شک نکن؛...تو که خوب باشی...همه چیز خوب می شود ...
علت فاسد شدن شیر مادر چیست ؟
شیر مادر یکی از بهترین غذاها برای کودکان است که خاصیت فراوانی در رشد فکری وجسمی کودک دارد . در دوران شیر دهی زنان باید رژیم غذایی مطلوب داشته باشند تا شیرشان از کیفیت بالایی بر خوردار شود اما برخی عوامل باعث می شوند تا شیر مادر فاسد شود با این عوامل آشنا شوید.
ادامه مطلب
علت فاسد شدن شیر مادر چیست ؟
شیر مادر یکی از بهترین غذاها برای کودکان است که خاصیت فراوانی در رشد فکری وجسمی کودک دارد . در دوران شیر دهی زنان باید رژیم غذایی مطلوب داشته باشند تا شیرشان از کیفیت بالایی بر خوردار شود اما برخی عوامل باعث می شوند تا شیر مادر فاسد شود با این عوامل آشنا شوید.
ادامه مطلب
دانلود آهنگ جدید عماد ایزد خواستی به نام مادر
متن آهنگ جدید مادر - عماد ایزد خواستی
Скачать новую песнюEmad IzadKhasti Madar
Текст песни Madar Emad IzadKhasti
خونه بهشته با حضور تو مادرРайский дом с твоей мамой
دنیا کنار تو خوب و آرومه مادرМир рядом с тобой добрый и материнский
چادر نمازت بوی گل میده مادر
ادامه مطلب
امام سجاد علیه سلام میفرمایند:
کسی که شب سیر بخوابد ولی خبر دارد مومنی شیعه ای گرسنه است
ولی براش مهم نباشه
خدا به ملائکه میفرماید:
شاهد باشید که بنده من معصیت کرده
و غیر من را (شیطان) اطاعت میکند
سر سفره
سر میوه
سر مهمانی
به دیگران بها بدیم
ژوزف گوبلز، وزیر تبلیغات دولت نازی هیتلر میگوید: «دروغ هر قدر بزرگتر باشد، باور آن برای تودههای مردم راحتتر است... دروغ را به حدی بزرگ بگویید که هیچکس جرئت و فکر تکذیب آن را نکند.» او میگفت: «بعضی مواقع دروغهایی میگفتم که خودم از آنها میترسیدم.»
دروغ های بزرگ سیستماتیک .دروغ های بزرگ موروثی .دروغ های بزرگی که مبنای یک سرمایه گذاری پر سود به معنای واقعی آن شده اند .
چرا که ؟!من راضی او راضیگور پدر ناراضی !
بگذار دروغ های بزرگ شیرین
در رحم مادر خداوند بچه را در آبی بسیار شور قرار داده تا جسمش تمیز بماند و مادر سنگینی بچه را کمتر احساس کند، و خداوند روزیِ جنین را از طریق بند ناف که به مادر وصل است به او میرساند.
پس اگر مادر در غذا خوردن کوتاهی کند از غذای جنین چیزی کم نمیشود.
بخاطر وجود غده هایی که با گرفتن مواد لازم از دندانها و استخوان مادر غذای جنین را تأمین میکند و به همین دلیل است که مادران با پیشروی در سن، دندان و پا و زانو درد میگیرند، و در آخر میگویند: زن زودتر از مر
باور کن خیلی چیزها در این دنیا اتفاقی است، خبرهای بد که در صف نایستادهاند تا یکی یکی وارد شوند و بگویند خب برای امروز بس است، بقیهی خبرهای بد بماند برای فردا. اصلاً ذات اتفاق به همین است که ناگهان میافتد. دنبال تعبیر و تفسیر اینکه چرا با هم آمدهاند نباش. باهم آمدهاند چون "اتفاقی" میآیند.
گفتند این روزها دلمان از شنیدن اینهمه خبر بد سوخت و خاکستر شد. من می گویم به هیچ خبری فکر نکن. دلهره فقط در دل تو است، واقعیت بیرونی ندارد، انچه ن
اکثر پرندگان خانگی ما متعلق به نواحی گرمسیر هستن و بطور طبیعی ۱۲ ساعت روشنایی و ۱۲ ساعت تاریکی را تجربه می کنن.بدن پرندگان به خواب بیشتری از ما نیاز دارد و اکثرا برای شاداب و سالم ماندن به حداقل ۱۰ ساعت خواب نیاز دارن.
فعال بودن و کمبود خواب باعث ضعیف شدن پرنده می شود. بهتر است جای خواب مناسبی برای پرنده در نظر بگیرین چون در مکانی که افراد رفت و آمد دارن پرنده قادر به خوابیدن نیست. پرنده با وجود کمی صدا می تواند بخوابد ولی با وجود حرکات دیگران
﷽
حق پدر و مادر
⬅️ برگرفته از کتاب حسنات و سیئات نوشته استاد حسین انصاریان
✍️ از رسول خدا(صلی اللّٰه علیه و آله و سلم) درباره حق پدر و مادر بر فرزندان سوال شد، در جواب فرمود: «هُما جَنّتک و نارُک؛ پدر و مادر بهشت و جهنم تو هستند.»
✍️ نوع رفتار با پدر و مادر در سرنوشت انسان نقش تعیین کنندهای دارد. خوش رفتاری با آنها سعادت دنیا و آخرت و بدرفتاری با آنها شقاوت دنیا و آخرت را به دنبال دارد. رضایت خداوند در گرو رضایت پدر و مادر و خشم و غضب
تا الان از صبح تا حالا که ساعت ۷ عه شبه و کلی امتحان و کار برای انجام دادن داری،این همه از وقتت رو کشتی،بهش فکر کردی فکر کردی خودت رو کلافه کردی بسه بسه!ببین بعد از رفتنش چقدر عوض شدی چقدر پیشرفت کردیببین دویدی دنبال کار ببین نترسیدی از آینده ببین قلدرانه جلوی اهدافت وایسادی و گفتی میخواهم بهشون برسم پس میرسم؟یادته دخترک تو اوج ناراحتی میرفتی سر کار؟یادته تلاشت رو سر کلاسا؟یادت رفته ترم ۳ مهندسی و کار کردنتو؟چرا متوقف شدی؟چرا داری میزاری ز
دخترکی دو سیب در دست داشت مادرش گفت : یکی از سیب هاتو به من میدی ؟
دخترک یک گاز بر این سیب زد و گازی به آن سیب !
لبخند روی لبان مادر خشکید !سیمایش داد می زد که چقدر از دخترکش نا امید شدهاما دخترک یکی از سیب های گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت : بیا مامان!این یکی شیرین تره!!!!!!
مادر خشکش زد ...چه اندیشه ای با ذهن خود کرده بود ...!
هر قدر هم که با تجربه باشید ، قضاوت خود را به تاخیر بیاندازید و بگذارید طرف ، فرصتی برای توضیح داشته باشد .....
یکی از علتهایی که بچه های در سن نوجوانی به پدر احترام نمی گذارند، وحتی به پدر بی احترامی می کنند، وجلوی روی پدر می ایستند،اینست که:پدر به زن خود که در واقعمادر بچه هاست،بی احترامی ،میکند،وشخصیت اینزن که الان مادر این بچه هاست را خورد کرده،چون در نگاهاین بچه ها این مادر مقام بالایی دارد،ولذا اگر بچه ها ببینندهر کسی ،ولو پدر،به مادرشان بی احترامی کند،جلوی او می ایستند،ولذا روانشناسان میگویند:پدریکه ۱۰درصد مادر را تحقیر کند،به میزان ۸۰در
امروز روز مادر است و همچنین عید را هم باید تبریک گفت.
دیشب که به مادرم زنگ زدم و تبریک گفتم بعد از قطع کردن تلفن، فکرم رفت به سمت اونمادرهایی که تنها فرزندشون رو برای دفاع از این خاک و بوم به جبههها فرستادن و هنوز بعد از چندین سال برنگشتند. حتی یک مزار هم ندارند ...
و شاید هم در خواب و یا عالم رویا فرزندشون روز مادر را تبریک گفته ...
شیر مادر یکی از بهترین غذاها برای کودکان است که خاصیت فراوانی در رشد فکری وجسمی کودک دارد . در دوران شیر دهی زنان باید رژیم غذایی مطلوب داشته باشند تا شیرشان از کیفیت بالایی بر خوردار شود اما برخی عوامل باعث می شوند تا شیر مادر فاسد شود با این عوامل آشنا شوید.
ادامه مطلب
عکس مادر و کودک در آتلیه کودک
از جمله دلایلی که مادران همراه با فرزندانشان به آتلیه کودک مراجعه میکنند علاقه ای رایج است که به تازگی سبب شده این عمل بین والدین باب شود و دوستش داشته باشند .
اگر شما هم مادری جوان هستید که دوست دارید این تجربه را در آتلیه کودک داشته باشید بهتر است این مقاله را دنبال کنید .
بیشتر بدانید: آتلیه نوزاد
باید بعضی از نکات را رعایت فرمایید :
•با توجه به سن کودکتان و راحتی اش ژست های مورد نظرتان را گلچین و انتخاب کنید .
•
امام صادق(ع):
هیچ مردی(و زنی)آخرین آیه سوره کهف « قل انما انا بشر مثلکم(تا آخر)»را پیش از خواب نخواند،مگر اینکه هر ساعت از شب بخوابد،بیدار می شود.
شیخ بهایی:
بی گمان،این از راز های شگفت و تجربه شده است.
علامه سید عباس کاشانی:
این روایت، متواتر است و من،خود،بارها آن را تجربه کرده ام.
نقد مستند مادر جبهه ها به کارگردانی شهرام میراب اقدم؛
مستند مادر جبهه ها روایت زندگی نخستین زنی است که پس از آزادسازی خرمشهر، وارد خاک این شهر شد. در این مستند مرحومه زهرا محمودی به روزهای آغازین جنگ و اشتیاق خود برای رفتن به خط مقدم جبهه اشاره می کند.
«مادر جبههها» به کارگردانی شهرام میراب اقدم، مستندی کوتاه و باکیفیت است که زندگی بانو زهرا محمودیه و اقدامات این مادر ایثارگر و شجاع ایرانی در ایام دفاع مقدس را مورد بررسی قرار میدهد.
«
به نام "خدا"
"دروغ" وجودِ من در میانِ مفاهیمی "است" که ناتوانیام در فهمشان، من را به دنبال مفاهیم جدید میکشاند.
مسیری که در آن یک مفهوم وارد میشود و من قدرت فهمش را ندارم و برای ادامه یک مفهوم جدید میخواهم،
مسیری که فقط یک چیز میتواند متوقفش کند،
بومممم،
تِرِکیدن.
امید دارم که آنموقع برگردی و هفدهمین تکه از مغزم را رویِ تقویم ببینی.
تِکهای که برای مفاهیم تو خلق کردم،
که شاید بفهمم، گم شَوَم، که شاید بتوانم وجودم را با تو تعری
#سحرنوشت ۷سلام عزیز دلم. حالم چطور است؟ خوبم؟ خوشم؟ کم و کسری که ندارم إنشاءالله؟چرا میخندی؟! خب من سراغ خودم را از چه کسی بگیرم که بهتر از تو بداند احوالم را؟! مگر نه اینکه نزدیکتری به من از رگ گردنم و مگر نه اینکه تقدیرم را دست قدرت تو رقم میزند؟! پس چطور انتظار داری حالم را از تو نپرسم؟اصلا مگر تو نخواهی منی هست که حالی داشته باشد؟ یا مگر آن حالی که تو در آن نباشی به درد من میخورد؟ قشنگی حالم و احسن الاحوالم درست همان است که تو برایم هد
#سحرنوشت ۷سلام عزیز دلم. حالم چطور است؟ خوبم؟ خوشم؟ کم و کسری که ندارم إنشاءالله؟چرا میخندی؟! خب من سراغ خودم را از چه کسی بگیرم که بهتر از تو بداند احوالم را؟! مگر نه اینکه نزدیکتری به من از رگ گردنم و مگر نه اینکه تقدیرم را دست قدرت تو رقم میزند؟! پس چطور انتظار داری حالم را از تو نپرسم؟اصلا مگر تو نخواهی منی هست که حالی داشته باشد؟ یا مگر آن حالی که تو در آن نباشی به درد من میخورد؟ قشنگی حالم و احسن الاحوالم درست همان است که تو برایم هد
پروفایل روز مادر
وقتی چشم به جهان گشودم قلب کوچکم مهربانی لبخند و نگاهت را که پر از صداقت و بی ریایی بود احساس کرد دیدم زمانی را که با لبخندم لبخند زیبائی بر چهره خسته ات نشست و دنیایت سبز شد و با گریه ام دلت لرزید و طوفانی گشت از همان لحظه فهمیدم که تنها در کنار این نگاه پر مهر و محبت است که احساس آرامش و خوشبختی خواهم کرد مادر عزیزم ای بهترینم ای کسی که به بودنش افتخار و غرور میکنم از ته قلبم میگویم روزت مبارک
ادامه مطلب
مادر عزیزم
تورا با جوهر زر می نویسم
شبیه در و گوهر می نویسم
درون دفتر شعرم همیشه
به جای عشق ، مادر می نویسم
افزایش شیر مادر
بدن زنان طوری طراحی شده است که هنگام بارداری و قبل از زایمان تغییرات لازم برای تولید شیر در بدن مادر انجام میشود. درست بعد از اینکه نوزاد شما متولد میشود،
میزان شیر تولید شده بدن مادر کمی بیشتر از ۲۸ گرم است که به آن آغوز میگویند. سپس در هفته اول پس از زایمان زمانی که کم کم شیر مادر از حالت آغوز به شیر تغییر پیدا
میکند، افزایش محسوسی در میزان شیر به وجود خواهد آمد. بسیاری از زنان در روز پنجم پس از زایمان بیش از ۵۰۰ میلی
حس تنهایی چیزی نیست که وابسته به آدمها باشد، وابسته به عشق و عاشقی ها باشد، حتی وابسته به روابط هم نیست. تنهایی یک جور حس است، که گاهی می آید و در وجودت میپیچد. بگذار بیاید، با تمام حجم اندوهی، که با خود می آورد بگذار بیاید. نه سرکوبش کن و نه خودت را به آن راه بزن که ندیدیش و نه از آن فرار کن. اتفاقا بگذار بیاید، شاید حرفی برای گفتن دارد. شاید زخمی از گذشته او را تحریک به آمدن کرده یا شاید آمده است، چون وقت پوست انداختن و ورود به یک عالم فکری دیگر
اکثر انسان ها حتی جسارت دور ریختن لباس هایی که مدتهاست بدون استفاده در کمد هایشان آویخته شده را ندارند بعد از آنها توقع داریم که باور های غلطی را که قرن هاست در ذهن هایشان زنجیر شده است به راحتی کنار بگذارند و دور بریزند...!!!
"جهل نرم ترین بالشی است که بشر میتواند سر خود را بگذارد و آرام بخوابد"
این خاطره را دوستم که روحانی بود برایم تعریف کرد بنده از قول او نقل می کنم او می گفت:در مجلسی تعدادی از آشنایان دور هم نشسته بودیم یکی از بنده سوال کرد اکنون کجا مشغولی ؛من گفتم در فلان روستا کار تبلیغی میکنم .مادر زن بنده که مثل همه ی مادر زنها رابطه ی خوبی با داماد عزیزش نداشت به من گفت آنجا هم مثل اینجا به آخوندها فحش می دهند ؟ بنده ی حقیرگفتم آخه اینم شد سوال همه جا مثل هم است من نمی دانم پشت سرمان چه می گویند اما جلو ی رویمان فحش مادر زن می
دانلود آهنگ جدید آرون افشار به نام مادر
آهنگ زیبا و خاص در موزیکِ تو : ♫ دانلود آهنگ مادر
Download New Music BY : Aron Afshar | Madar With Text And 2 Quality 320 And 128 On Musiceto
متن آهنگ مادر آرون افشار
♬♬♬
مادرم حرفی بزن که تشنه لالایی ام من که جان میدم برایت همدم تنهایی اممن همیشه کودکم آغوش تو جای من است من اگر خوبم دعایت پشت دنیای من استبوسه بر دستان گرمت میزنم شاه دلم با حضورت خانه روشن میشود ماه دلمهرچه میخواهد دلم پیش تو پیدا میشود این همه خوبی چه جوری در دلت جا میشود
تک
با شوهر بچه ننهتان چه کنید؟
تسلیم همهی خواستههای همسر خود نشوید
ازدواج با یک مرد بچه ننه خیلی هم بد نیست. مردی که با مادرش خیلی صمیمی است، ویژگی بدی ندارد، بلکه مردی که انگار بدون نظر و اجازهی مادرش نمیتواند کاری بکند، مشکل ساز است.
ادامه مطلب
چگونه شیر مادر تولید میشود؟
شیر مادر، شیری است که از پستان مادر برای فرزندش بدست میآید
زمانی که
کودک شما به دنیا می آید بافت غده ای سینه ممکن است تا دو برابر بزرگتر
شود. اما میزان شیر مادر از زنی به زن دیگر متفاوت است. این اتفاق می تواند
در اواسط یا اواخر حاملگی رخ دهد، و یا حتی بعد از اینکه کودک متولد شد.
ادامه مطلب
از این غربی بازیهایی که یک روز را در تقویم برای بزرگداشت اختصاص دهیم، خوشم نمیآید. بهانهای میشود برای آنکه بگویند ما تمام حق را ادا کردیم. چرا طلب کار هستید؟ یک روز به نامتان زدیم دیگر چه میخواهی؟
در تمام موارد آدم این چنین حسی را دارد. حتی وقتی که روز مادر میگیریم احساس میکنیم که با دادن یک گل تمام حقوق مادر را ادا کردهایم و تنها باید در همان روز مادر به فکر مادر بود.
به هر حال یک روز در تقویممان روز قلم نام گرفته است و ما نا
از این غربی بازیهایی که یک روز را در تقویم برای بزرگداشت اختصاص دهیم، خوشم نمیآید. بهانهای میشود برای آنکه بگویند ما تمام حق را ادا کردیم. چرا طلب کار هستید؟ یک روز به نامتان زدیم دیگر چه میخواهی؟
در تمام موارد آدم این چنین حسی را دارد. حتی وقتی که روز مادر میگیریم احساس میکنیم که با دادن یک گل تمام حقوق مادر را ادا کردهایم و تنها باید در همان روز مادر به فکر مادر بود.
به هر حال یک روز در تقویممان روز قلم نام گرفته است و ما نا
. استرس دارم. نمیدانم چرا.
همیشه اینجوری میشوم. به این حس بعضی وقتها ترس میگویم. میدانم ترس
نیست. نمیدانم چیست. انگار یک نگرانی دارم. مثل انتظار. انگار همیشه
منتظرم یک اتفاقی بیوفتد. همیشه. من همیشه در انتظار اتفاقات آینده بر سر و
صورتم کوفتم و خودم را خراشیدم. بچه که بودم همیشه شبها میترسیدم بخوابم.
نصف شب از ترس بیدار میشدم. بیدار میشدم و زیر پتو میخزیدم و آرام آرام
گریه میکردم و میلرزیدم. از شدت گریه یکور بینیام بسته می
افسردگی مادر چه تأثیری بر اعضای خانواده دارد؟ مادر یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین عوامل بر روی سلامت فرزند میباشد. مسلم است که وقتی مادر شرایط روحی نامساعدی داشته باشد، فرزند نیز تحت تأثیر قرار میگیرد. افسردگی مادر از همان دوران بارداری تأثیرات خود را بر روی جنین میگذارد و باعث اختلال در رشد جسمی و روانی کودک میشود. همچنین افسردگی مادر بر روی رفتار، روان و تعاملات اجتماعی فرزندش تأثیر میگذارد و در نهایت باعث میشود که احتمال مب
مادر سلام...من بیش از آنچه تصور می کردم،بی تابم...دست کم حالا ک هنوز نرفتهفکرش را نمیکردم که چشم هایم ببارند...مادرامشب همه از رخسارمحال درونم را فهمیدند...من از ناشکری بیزارمو شوقی در درونم دارماز تجربه ی این دلتنگی ها...هر کس رنجی دارد و چ نیکو که رنج منفراق باشدنه چیز دیگر...مادربی قرارم...بغض دارم...اشکبارم...و این را به کسی جز شمانمیخواهم بگویم...*گفت: یابن الشبیب....پس بگو حال زینب(سلام الله علیها)لحظه ی دور شدن از اربابشچگونه بود؟آهههه.....آه از
حال مادر جان خیلی بد بود ، فریبا گریه می کرد و به آقای دکتر بد و بیراه می گفت . دیشب زنگ زده بودند ، اما هنوز خبری از آقای دکتر نبود . فریده لیوان آب را داد دست فریبا و آرام گفت : برسونمش بیمارستان ! معلوم نیست آقای دکتر کدوم گوریه ؟! هنوز حرف فریده تمام نشده بود که صدای فریبا بالا رفت : خدا لعنت کنه ! زنگ بزنیم اورژانس بیاد ! که صدای زنگ در آمد . غوغایی به پا شد و آقای دکتر و فریبا افتاده بودند به جان همدیگر . حواس کسی به مادر جان نبود ، که به سختی می
تو نیز چند روزی صبر کنبگذارتا طلوع کند عشقبگذار این شبِ دراز بگذردبگذار پروانه ها سر از پیله درآرندبگذار جهان از خواب برخیزدتو نیز صبر کندندان به جگر داشته باش، بیشتر!آخر خیلی وقت است پروانه ها در پیله مانده اندروزی که خورشید دیگر نتابید،آن خسوفآن فراقعادتشان داد به تنیدن...پروانه ای را به شوقِ بال زدن در پیله طلوع کرد..دیگر تنید و تنید به دور خویش..دیگر طلوع نکرد..قلبش دور ماند از دریچه ی نور..بگذار ....بندها باید از سرش بیفتداما#به چه شوقی
دروغ گاهی اوقات یک جمله یا حرف نیست. دروغ ممکن است فعالیتی باشد که ما خودمان را مشغولش می کنیم تا برای مدتی از درد و رنج زندگی فرار کنیم. اما این فرار چیزی از حقیقت درد کشیدن ما تغییر نمی دهد، اگر آن فعالیت را حذف کنیم دوباره با حقیقت وجودی مان رو به رو می شویم ما از هر چه هم فرار کنیم از "خود" راه گریزی نخواهیم داشت.
راه حل چیست
راه حل فقط یک چیز است، جستجو کردن درون مان، برای یافتن خودمان. اگر خود حقیقی مان را پیدا نکنیم، در سرگشتگی و حیرت با پای
سلام
می دانم حالت خوب است و خوب می دانی حالم مساعد نیست اما به رسم ادب می گویم شکر، خوب هستم. هر بار تصمیم گرفتم بیایم، ولی نشد. پاهای تاول زده از ترکه های گذشته درد راه را برایم تازه می کرد. هر صبح به شب و هر شب به صبح آیه های یاس برایم تلاوت می شود. می دانی، گاهی فکر می کنم برای تو ارزش ندارم، لطفاً از حرف های من ناراحت نشو، بگذار این محتضر هذیان بگوید. هر روز بی حوصله تر از روز قبل به دنبال راه حل می گردم، نمی خواهم گِلِه بکنم ولی می خواهم از تو ب
گاهی که مالیخولیایی می شوم مادر!
می ترسم از بوی تن پیراهن مرده
هرجای دنیا مورچه دیدم له اش کردم
... شاید همان باشد که دست و پات را خورده
پیراهنت را در کمد جا داده ام مادر!
پیراهنی که وقت مرگت بر تنت بوده
هرشب صدای گریه ی یک بچه می آید
شاید کمد آبستن پیراهنت بوده
از گریه ی توی کمد بدجور می ترسم
احساس به یک بچه قدر نطفه در من نیست
می ترسم از روزی که یک مادر شوم مادر!
میدانم این احساس من احساس یک زن نیست
هرچند مقیاس بدی عریانیم باشد
نا شعرهایم را بد
مادرم درس مهربانی را
از برایم چه خوب معنا کرد
آنکه با حرف های ساده خود
طبع شعر مرا شکوفا کرد
مادرم، آب بود و آیینه
خویش را نزد خویش پیدا کرد
روز و شب در کنار گهواره
کار امروز و کار فردا کرد
روشنی بخش جان من مادر
دل من را به رنگ دریا کرد
کوله باری ز نور از امید
از برای سفر مهیَا کرد
زیر اقدام او بهشت برین
برگه اش را خدای امضا کرد
هر که از مِهر مادری سرشار
وصف خورشید ع
اگر این دنیا غریبه پرور است ،تو آشنا بمان ...تو پاے خوبی هایت بمان ...مردم حرف می زنند ،حرف باد می شود ،می وزد در هوا و تو را دور تر می کند از تمام کسانی که باور ،برایشان یک چهار حرفی نا آشناست ...اگر کسی معناے عاشقانه هایت را نفهمید ، بر روے عشق خط نکش !عاشقانه هایت را محکم در آغوش بگیر و بگذار براے داشتنش آغوشت را بفهمند ...دنیا خوب ، بد ، زشت ، زیبا فراوان داردتو خوب باش ...تو زیبا بمان و بگذار با دیدنت ، هر رهگذر نا امیدے لبخند بزند ...رو به آسمان نگا
اجازه میدهی آرزویت کنم؟
من از خیرِ در آغوش گرفتنت گذشتم... بگذار دلخوشِ رویاهایم باشم بگذار همه بگویند "بیچاره دیوانه شده"
من کاری با این حرف ها ندارم فقط میخواهم صبح ها زودتر از تو بیدار شوم موهایت را شانه کنم دکمه های پیراهنت را ببندم دستم را روی صورتت بکشم.. وای دستم را رویِ صورتت بکشم... یعنی تا این حد اجازه دارم در رویاهایم نزدیکت شوم؟
من اصلا از تو توقعِ محبت هم ندارم میدانی دوست داشتنِ تو نیازِ من است مثلِ نیازِ ماهی به آب من بدون دوست دا
نام شریف آن بزرگوار فاطمه و مشهورترین لقب آن حضرت، «معصومه» است. پدر بزرگوارش امام هفتم شیعیان حضرت موسى بن جعفر (ع) و مادر مکرمه اش حضرت نجمه خاتون (س) است . آن بانو مادر امام هشتم نیز هست .لذا حضرت معصومه (س) با حضرت رضا (ع) از یک مادر هستند.
ادامه مطلب
الان یه خورده دیروقته برای بیرون بودن. اما برای بیمارستان بودن زمان عجیبی نیست.. دو سه روزیست خانمی مادر شد.. و آقایی پدر! چه ذوق زده اند از فرزند اول. اما همه چیز به همین دلخوشی نمیگذرد و سختی های خودش را دارد.. مثلا ممکن است مادر مجبور به سزارین شده باشد.. و حالش هم هر روز به شکل عجیبی خوب نباشد.. و هر بار تمام خانواده و جمعی نگران که خدایا خدایا به حال این مادر و پدر و این بچه رحم کن.. و از درگاه خداوند کریم و رحیم طلب شفا عاجل داشته
الان یه خورده دیروقته برای بیرون بودن. اما برای بیمارستان بودن زمان عجیبی نیست.. دو سه روزیست خانمی مادر شد.. و آقایی پدر! چه ذوق زده اند از فرزند اول. اما همه چیز به همین دلخوشی نمیگذرد و سختی های خودش را دارد.. مثلا ممکن است مادر مجبور به سزارین شده باشد.. و حالش هم هر روز به شکل عجیبی خوب نباشد.. و هر بار تمام خانواده و جمعی نگران که خدایا خدایا به حال این مادر و پدر و این بچه رحم کن.. و از درگاه خداوند کریم و رحیم طلب شفا عاجل داشته
سلام. معمولا در بعضی ازدواج ها دلجویی از پدر و مادرِ شوهر خیلی مفیده. ارتباط زن وشوهر با پدر و مادر و برادر و خواهرِ شوهر باید طوری باشه که بعدا در بلند مدت دچار مشکل نشوند.؛ پس:اولا توکل به خدا باید کرد.هر روز از خدا مهربان خواست که روابط (بین شما و همسرتون و با پدر مادر ) را تنظیم کند که بسیار موثر است.- محبت به اندازه و به جا به همسر و پدر مادر همانقدر که ممکن سخت باشد، موثر است اما شیرینی خود را دارد، و حداقل اول زندگی و بعد آسان می شود ، ق
مادر مرکزی ترین نقطه پرگارم
مادر مسئولیتش از همه سنگین تره
اون داره امید رو تو خونه نگه می داره
هر روز که خدافظی میکنم منتظرم که بگه به سلامت
و قسم به لحظه ای که میگه به سلامت همه ی تلخی های زندگیم از بین میرن
ببخشید مادرم
ببشید اگه ناراحتت کردم
ببخشید اگه صدام بلند شد
ببخشید اگه به خاطر من مجبور شدی از بهشتت دل بکنیو بیای به جهنم من
ببخشید
و هزاران بار ببخش منو
مامان دوست دارم❤
روزت مبارک
دلایل کم شدن شیر مادر
دلیل کم بودن شیر مادر
بیش تر مادران در دوره ای از شیردهی و به خصوص ابتدای شروع آن، در خصوص کم بودن میزان شیر خود برای نوزادشان دچار شک میشوند. در بیش تر موارد، نوزاد شیر کافی اخذ میکند که نباید مضطرب باشید یا مشکل کم بودن شیر مادر قابل حل است، ولی در بعضی موارد هم، کم بودن شیر مادر میتواند بچه را در معرض خطر سوءتغذیه قرار دهد. بدین ترتیب لازم و ضروی است که این مسئله به وسیله پزشک کودک مورد بررسی قرار بگیرد. در این مطلب
ابو بصیر گوید بامام صادق ع عرضکردم ایا بر امام زکاه نیست فرمود سخن محالی گفتی ای ابا محمد ر نمی دانی که دنیا و اخرت از ان امامست واو ان را هرکجا خواهد نهد و بهر که خواهد دهد این حق برای او از جانب خدا روا گشته ای ابا محمد همانا امام شبی نیست که بخوابد وبرای خدا در گردن او حقی باشد که از ان مورد باز خواست گردد
علت فاسد شدن شیر مادر چیست ؟
شیر مادر یکی از بهترین غذاها برای کودکان است که خاصیت فراوانی در رشد فکری وجسمی کودک دارد . در دوران شیر دهی زنان باید رژیم غذایی مطلوب داشته باشند تا شیرشان از کیفیت بالایی بر خوردار شود اما برخی عوامل باعث می شوند تا شیر مادر فاسد شود با این عوامل آشنا شوید.
چه چیزهایی شیر مادر را فاسد می کند؟
یکی از بیشترین غصه های مادران بعد از زایمان این است که آیا شیر خوب و کافی برای تغذیه نوزادم دارم؟در این مطلب سعی کردیم
بگذار تا انقلاب نشده است با یکدیگر حرف بزنیم، فردا که یا تو زور داری یا من، دیگر حرف حرف زور خواهد بود. بگذار آن آدمهایی که خاک شدند و خاکشان گِل شد و گِلشان دیوار شد از توی دیوارهای گلی بیرون آیند و با من و تو حرف بزنند. بگذار همین حالا که تو حجاب داری و من نه، سر به سر هم بگذاریم، فردا شاید نه روسریای باشد نه سری. بگذار همین حالا که من و تو تنها قلم به دست داریم اندکی باهم قدم بزنیم فردا شاید قلم تو را شکستند یا قلم ران من را. چه کسی میداند ش
به نام اوی من و تو ...
یادش بخیر!روز عقد آبجی منیژه، مامان خیلی ذوق زده بود. راه و بیراه اسفند دود میکرد و آیت الکرسی میخواند.یادمه، خان عمو که جعبه های میوه را آورد و چید کنار حوض، مادر دوید توی اتاق و گفت: منیره جان! پاشو مادر، پاشو بیا توی حیاط میوه هارا باهم بشوریم، وقت نیست ها...
با مادر کنار حوض فیروزه نشستیم. مامان نمیتونست ذوق و شوقش را مخفی کند. مُدام حرف میزد و بی جهت لبخند میزد و دعامیکرد.بهم گفت: بعد از رفتن بابات این حوض هم انگاری دلش گر
جوانی وارد سوپر مارکت شد ومشغول خرید بود که متوجه کسی شد که سایه به سایه تعقیبش میکنه رو برگرداند زن مسنی را دید که زل زده وی را نگاه می کرد جوان پرسید: مادر چیزی شده که مرا اینطور دنبال میکنی خانم با اشک گفت: تو شبیه پسر مرحومم هستی وقتی مرا مادر صدا زدی خاطرات پسرم را تجدید کردی جوان گفت: خانم این روزگاراست وسنت حیات، یکی میره یکی میاد شما هم خودتو ناراحت نکن.
ادامه مطلب
درباره این سایت